۱۳۸۸ مهر ۲۰, دوشنبه

30

بعضی وقتها که سرت زیادی به کار و درس و کلا زندگی گرم میشه ، یهویی احساس میکنی دلت یه چیز دیگه میخواد، دلت واسه یه چیزایی تنگ میشه، دلت از اون خاطره قشنگا میخواد، از اون روز فوق العاده ها! دلت کلی بغل میخواد با یه عالمه آرامش، دلت حرفهای خوب خوب میخواد که کلی romance باشه! دلت از اون بیخودی خندیدن ها میخواد، از اون از خنده غش کردنهای الکی.
دلت یه جای ساکت میخواد، از اون سکوتایی که یه عالمه حرف دارن. دلت پیاده روی میخواد تو برف و بارون.
خلاصه که من الان دلم همه ی اینارو میخواد....خسته ام یه کمی!

19 مهر 1388


1 نقل قول:

دن کیشوت گفت...

تو رو خدا تعارف نفرمایید اگر درخواست دیگری دارید بی هیچ خجالتی بگین ! حتما ذات اقدس باریتعالی اجابت خواهند فرمود !
و من الله التوفیق